در سالهای اخیر اختلاف نظر مسئولان و مقامات ارشد از پشت صحنه اداره کشور به سطح رسانهها و جامعه کشیده شده و این امر علاوه بر افزایش بیاعتمادی مردم به نظام، چهره نامناسبی از کشورمان در عرصه جهانی به نمایش گذاشته است. اختلاف نظر و تضارب آرا بخصوص در عرصه سیاسی امری طبیعی و موجب پیشرفت و پویایی جامعه میشود اما اگر بیان دیدگاهها به دور از اخلاق و انصاف و همراه با تعصبات جناحی صورت بگیرد، میتواند به سدی در مقابل توسعه کشور تبدیل شود.
متأسفانه در شرایط کنونی افزایش چشمگیر شوق به خدمت و حضور در نهادهای قدرت و تصمیمگیری در میان برخی جریانات تندرو باعث شده تا منافع جناحی بر منافع ملی و مطالبات مردم غلبه کند و بسیاری از اموری که میتوان با خرد جمعی و در فضایی توأم با آرامش و عقلانیت به سرانجام رساند، در کوره راه مجادلات و قدرتطلبیها، ابتر بماند.
آنچنانکه هر اقدام و اظهار نظری در کشور بلافاصله رنگ و بوی جناحی به خود میگیرد و به نظر میآید این اقدام از سوی یک جریان خاص و شناخته شده کاملاً برنامهریزی شده و به صورت هدفمند انجام میشود تا هر موضوع داخلی و خارجی را که میتواند نتایج مثبت آن در کارنامه جناح رقیب ثبت شود با روشهای غیراخلاقی و مخرب به محاق ببرد و اجازه ندهد به ثمر بنشیند حتی اگر در این میان منافع مردم پایمال شود.
بر کسی پوشیده نیست که نیاز کشور به تعامل میان جریانات سیاسی و مؤثر در اداره کشور یک ضرورت غیرقابل انکار است و اختلافات میان قوا و همچنین جناحهای سیاسی به نقطه خطرناکی رسیده و در مواردی به تقابل و سنگاندازی در مقابل برنامهها و اقدامات جریان رقیب و تمایل به حذف جناح مخالف از صحنه سیاسی کشور کشیده شده است و ادامه این روند تنها به افزایش تنشها در داخل و سوءاستفاده مخالفان در خارج از کشور و نهایتاً به افزایش مشکلات مردم و به تبع آن به گسترش نارضایتیها و بحرانهای اجتماعی میانجامد. همه مسئولان باید تلاش کنند که به جای صحبت کردن با طرف مقابل در رسانهها، مشکلات و انتقادات خود را در جلسات و با گفتوگوهای سازنده حل و فصل کنند تا بیش از این شاهد اختلافات میان حامیان و همفکران آنها و افزایش تنش در جامعه نباشیم.
سخنان رهبر انقلاب که مسئولان را به مذاکره در داخل برای حل مشکلاتشان رهنمون کردند باید برای همه فصلالخطاب باشد بخصوص برای کسانی که بیش از دیگران ادعای ولایتمداری دارند و البته برخی از آنان بیش از همه به اختلافات دامن میزنند.
مدت زمان زیادی است که اصلاحطلبان کاهش اختلافات در کشور را برای تأمین امنیت و منافع ملی یک ضرورت تشخیص دادهاند و بر همین مبنا موضوع گفتوگوهای ملی را پیشنهاد کردند، اما جریان رقیب به هر بهانهای با بازگشت شرایط اداره کشور به ریل آرامش مخالفت کرد و تصمیمسازی برای اداره کشور با حضور همه نخبگان و اندیشمندان جریانات مختلف با خرد جمعی را برنتابید.
بحرانهای اجتماعی و اقتصادی، ضرورت تعامل و گفتوگوی جریانات سیاسی و کنار گذاشتن تفکر و نگاه حذفی در اداره کشور را که به مشکلات کنونی دامن زده، بیش از پیش کرده است؛ در صورت توجه لازم جریانات سیاسی بخصوص اصولگریان به صحبتهای رهبری در خصوص مذاکرات داخلی میتوان امیدوار بود که گفتوگوهای ملی در کشور شکل واقعیت به خود بگیرد، هرچند که نمیتوان کتمان کرد که حیات جریانات تندرو به تنش و اختلاف میان احزاب و گروههای سیاسی در کشور و پیامد آن شنیده شدن صداهای مختلف در عرصه جهانی از ایران وابسته است و حل یا کاهش مشکلات داخلی و تعامل با جامعه بینالملل آنان را از صحنه سیاسی و مدیریتی کشور حذف خواهد کرد و به همین دلیل آنان تمام تلاش خود را برای مخالفت پنهان با سخنان رهبری و تقابل آشکار با پیشنهاد گفتوگوهای ملی جریان اصلاحات به کار خواهند بست.
منبع: روزنامه ایران