دیدار شهردار تهران با وزیر امور خارجه یک دستاورد فوری و نقد برای شهروندان تهرانی داشت و آن توافق بر سر بازگشایی میدان مشق به روی مردم بود. میدان مشق نمونه منحصر به فردی از فضاهای عمومی شهر است که جامعیتی ویژه در آن دیده می شود. میدان مشق با قرار گرفتن در قلب پایتخت 200 ساله ایران مجموعه ای است که بستر بسیاری حوادث مهم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی معاصر بوده است. این میدان مجموعهای است که میتوان با قدم زدن در آن، هم تاریخ معاصر ایران را مرور کرد و هم از تجربه حضور در یک فضای عمومی لذت برد. بر اساس توافقات قبلی بین شهرداری و وزارت امورخارجه قرار بود این میدان به مکانی عمومی، با کارکردهای فرهنگی به عرصه فضاهای عمومی و جاذبههای گردشگری شهر بازگردد و به همین دلیل اقداماتی برای مناسبسازی و ارتقای کیفی آن صورت گرفت اما بازگشایی آن به روی مردم با موانعی از جنس عدم تعاملات بین بخشی رو به رو شد که پس از آغاز سکانداری حناچی در مسند مدیریت شهر تهران، این مهم به سرانجام رسید.
در حال حاضر یکی از معضلات اساسی شهر تهران کمبود کمی و کیفی فضاهای عمومی است. فضاهای عمومی شهر تهران از گذشته تاکنون و به ویژه در دهههای اخیر تحت تأثیر سیاستگذاریهای غلط شهری، از سویی مورد هجوم دستاندازیهای سوداگرانه بوده و از سوی دیگر در حصر سازمانهای دولتی و عمومی؛ عدم تناسب بین افزایش جمعیت شهر و ایجاد سرانه فضاهای عمومی با کیفیت هم مزید بر علت شده است. این شرایط موجب شده، فضاهای عمومی باقیمانده، تحتفشار و تراکم بالای تقاضا دچار استهلاک و کاهش کیفیت شوند. برنامهریزی شهری در تهران بیشتر از آنکه نگران انسانهای شهر باشد، دغدغه خودروها و سازهها را داشته است به همین دلیل مرتبا فضاهای عمومی شهر را قربانی بزرگراهسازی، پلسازی و ساختمانسازی کرده است.
این در حالی است که امروزه در بین متخصصان شهرسازی و جامعهشناسی شهری اتفاقنظر وجود دارد که آنچه به یک شهر طراوت، سرزندگی و هویت میدهد فضاهای عمومی آن است چراکه فضاهای عمومی، با فراهم آوردن بستر حضور شهروندان، امکان ارتباطات اجتماعی را بدون در نظر گرفتن تفاوتهای طبقاتی، فرهنگی، مذهبی و هویتی فراهم میکنند و از این طریق فاصلهها را کم میکنند و انسجام و تسامح بین مردم را همزمان بالا میبرند. شهری که فضاهای عمومی کافی و باکیفیت نداشته باشد دچار قطبیشدنهای متعدد و شکافهای شدید اجتماعی میشود که نتیجه آن ازهمگسیختگی و فروپاشی تعاملات اجتماعی جامعه شهری خواهد بود.
در تاریخ شهرسازی ایران و همچنین جهان، میدان عنصری اساسی بوده و میدان نقش جهان اصفهان نمونه اعلای چنین فضاهایی است. میدان در حقیقت جایی است که در آن پیاده بر سواره اولویت دارد و محلی است که شهروندان به قصد تعامل، گفتگو و مکث در آن حاضر میشوند. اما متأسفانه در سالهای اخیر، میدانهای شهر به فلکه تقلیل پیدا کردهاند و دیگر فضای درنگ و پاتوق شهروندان نیستند و این امر، تأثیری قطعی در کاهش کیفیت زیستپذیری شهر ها داشته است.
خوشبختانه امروز این آگاهی و مطالبه، بیشتر از گذشته در بین مردم و دیدهبانهای شهری رواج پیداکرده و مدیران شهری هم متوجه این درخواست همگانی یعنی بازگرداندن فضاهای شهری به مردم شدهاند. شهروندانی که طی دهه های گذشته شاهد مجموعه ای از اثرات شوم بارگذاری های بی ضابطه و دست اندازی های سوداگرایانه به بهانه توسعه شهر بوده اند، حالا بیش از هر ماموریتی، از مدیران شهری مطالبه افزایش عرصههای عمومی در جغرافیای شهر را با رویکرد انسان محور کردن شهرها دارند. مردم خواستار این هستند که میدانهای شهر نه صرفاً گرهگاهی ترافیکی و در تصرف خودروها بلکه محل حضور و مکث پیادهها باشد. تجربههای ناموفق میدان ولیعصر و چهارراه ولیعصر و وضعیت نامناسب میدان آزادی، میدان هفت تیر و بسیاری دیگر از میادین شهر که عملا از دسترس پیادهها خارج و در اختیار خودروها قرار داده شده جلوی چشمان ناظر مردم شهر تهران است. شهروندان میخواهند پارکها و فضای سبز، بافت تاریخی و میراث فرهنگی شهر و خیابانها و معابر عمومی برای حضور آسوده و فعال اقشار مختلف ازجمله بانوان، سالمندان، کودکان و معلولان مناسبسازی شود. مراکز خرید عمومی نه فقط مکانی برای خریدوفروش که مکانهایی برای گفتوشنود و ارتباطات بین فردی از همه طبقات باشد.
با توجه به همین دغدغه مردمی و کارشناسی،کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران گسترش فضاهای عمومی را یکی از اولویتهای اصلی خود قرار داده و همکاران ما در این کمیسیون پیشنهاد گنجاندن مادهای اختصاصی در برنامه پنج ساله سوم توسعه شهر تهران را در این خصوص ارائه داده اند. بر اساس ماده ۴۱ پیشنویس برنامه سوم توسعه شهر تهران، شهرداری تهران را موظف است که نسبت به طراحــی، احداث و تقویت عرصه های عمومی و یادمانــی در مقیاس های فضایی-کالبدی با تاکید بر عملکردهای اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی و نیز فضاهای استراحت کوچک مقیاس عمومی در خیابان های اصلی و پر تردد و مراکز خدماتی و تجاری برای شهروندان و همچنین مکان یابی و احداث حداقل یک میدانگاه پیاده در هر یک از مناطق ۲۲گانه در عرصه های دارای ظرفیت بالقوه با استفاده از مشارکت شهروندان در طول سالهای اجرای این برنامه اقدام نماید. علاوه بر این شهرداری تهران موظف است سند نظام مدیریت بهرهبرداری برای فضای همگانی و عرصههای شهر را تا پایان سال ددوم برنامه به شورا ارائه دهد و اجرا کند.
اما راه اجرایی این وظیفه مدیریت شهری با توجه به تعارضات بین نهادی که وجود دارد چیست؟ یکی از ارکان حکمروایی شهری تعامل و همکاری بین سازمانی است. دستگاههای متعددی که بهانحاءمختلف بر شهر اثرگذار هستند در غیاب مدیریت یکپارچه شهری هرکدام صرفاً به منافع و دغدغههای سازمانی خود پایبند هستند و در این میان آنچه فراموش میشود حق به شهر شهروندان و منافع عمومی شهر بهمثابه یک کل است.
توافق و همکاری شهرداری تهران با وزارت امور خارجه در موضوع بازگشایی میدان مشق میتواند الگو و مدلی برای باز کردن بسیاری از گرههای مدیریتی فعلی شهر تهران باشد. بااینحال نباید فراموش کرد که راهکار اساسی برای حل تعارضات بین سازمانی، شکلگیری مدیریت یکپارچه شهری است، از همین رو تصویب لایحه مدیریت یکپارچه شهری هم از سوی دولت و مجلس و هم از سوی نهادهای مدیریت شهری باید با سرعت و جدیت بیشتری پیگیری شود.
مطالبه عمومی و حساسیت شهروندان به فضاهای عمومی سرمایه گرانبهایی است که باید در جهت بازپسگیری شهر و سپردن آن به صاحبان واقعی آن به کار گرفته شود. بازگشایی میدان مشق به روی مردم در همین راستا اقدام ارزشمندی است که میتواند مشق خوبی برای توسعه فضاهای همگانی باشد.
منبع: روزنامه همشهری